ترجمه: کیوان مهتدی
«احتمالاً هیچ کلمهی واحدی نمیتواند تمام شرایطی را توصیف کند که زندگی را غیرقابل زیستن میسازد، با این حال عبارت «بیثباتی» میتواند حالتهای «زیستناپذیری» را متمایز سازد: مثلاً آنهایی که بدون محاکمه و روند قضایی زندانی شدهاند؛ آنهایی که در مناطق جنگی یا اشغالشده زندگی میکنند و بدون هیچ فضای امن یا راه خروجی، در معرض خشونت و نابودی قرار دارند؛ کسانی که ناگزیر از مهاجرت اجباری بودهاند و در مناطق مرزی به سر میبرند و چشمانتظارند تا مرزها گشوده شود، یا غذا برسد، یا امکان زندگی شهروندی با کارت شناسایی به آنها اعطا گردد؛ آنهایی که شرایط زندگیشان داغ نیروی کار مصرفی و دورانداختنی خورده است و چشمانداز زندگی باثباتْ مدام از آنها دور و دورتر میشود، و آنهایی که در یک افق زمانی فروپاشیده فقط امروز را به فردا میرسانند، و درد آیندهی ضایعشده را در دل و در استخوانهایشان احساس میکنند، تقلا میکنند که احساس داشته باشند اما از آنچه احساس خواهند کرد بیشتر میترسند.» / جودیت باتلر
متن حاضر مباحثهای است میان چریک-تئوریسینهای همدورهی ما در بریتانیا: جو لیتلر ، نینا پاور (که اخیراً مشغول نگارش کتابی دربارهی ضدِ کار است)، و دو عضو از بریگاد بیثباتکاران (که ترجیح دادند نامشان افشا نشود)، کمپینی که در بریتانیا علیه کارهای رایگان و کارآموزی در صنایع فرهنگی در کنار مسائل عامتر کار بدون قرارداد و بیثبات شکل گرفته است. ادامهی خواندن